سوال: آیا چیزی به عنوان "زندگی پس از مرگ" وجود دارد؟
جواب: کتابمقدس می فرماید: "انسان که از زن زائیده می شود، قلیل الایّام و پر از زحمات است. مثل گل می روید و بریده می شود، و مثل سایه می گریزد و نمی ماند.... اگر مَرد بمیرد، بار دیگر زنده شود؟" (ایوب 1:14 - 2 ، 14).
به مانند ایوب، این سؤال تقریباً ذهن همۀ ما را به خود مشغول کرده است . واقعاً پس از مرگ چه اتفاقی می افتد؟ آیا به همین سادگی از بین خواهیم رفت و دیگر وجود نخواهیم داشت؟ آیا پس از مَرگ به زمین خواهیم برگشت تا به اهداف شخصی عالی تری برسیم؟ آیا پس از مَرگ، همه به یک جا می روند و یا اینکه افراد مختلف به مکان های متفاوت منتقل خواهند شد؟ آیا واقعاً چیزی به نام بهشت و جهنم وجود دارد، و یا اینکه همۀ این ها توهّمات ذهنی هستند؟
کتابمقدس نه فقط حیات پس از مرگ را تأئید می کند، بلکه آن را جاودانی و بسیار پر جلال توصیف می نماید: "بلکه چنانکه مکتوب است: "چیزهائی را که چشمی ندید و گوشی نشنید و به خاطر انسانی خطور نکرد، یعنی آنچه خدا برای دوستداران خود مُهیّا کرده است" (اول قرنتیان 9:2). عیسی مسیح، خدای مُجَسّم، به این جهان خاکی آمد تا حیات جاودانی را همچون یک هدیه به انسان ببخشد. "و حال آنکه به سبب تقصیرهای ما مجروح و به سبب گناهان ما کوفته گردید، و تأدیب سلامتی ما بر وی آمد، و از زخمهای او ما شفا یافتیم" (اشعیا 5:53).
عیسی مسیح، با فدا کردن جان خود، مجازاتی را که ما لایق آن بودیم بر خود گرفت. او پس از سه روز، با قیام روحانی و جسمانی خویش از قبر، پیروزی خود را بر مرگ ثابت نمود. پس از قیام از مردگان، عیسی مسیح مدت 40 روز بر زمین ماند، و قبل از صعود به بهشت ابدی توسط هزاران نفر دیده شد. رومیان 25:4 می گوید: "که به سبب گناهان ما تسلیم گردید و به سبب عادل شدن ما برخیزانیده شد."
قیام مسیح از مرگ واقعه ای است که برای اثبات سَندیّت آن مدارک زیادی موجود می باشند. پولس رسول از افراد محتلف دعوت نمود تا با استفاده از شهود عینی، اعتبار این واقعه را مورد پرسش قرار دهند. ولی هیچکس نتوانست صِحّت قیام مسیح را ردّ کند. بر مبنای قیام مسیح، که اساس ایمان مسیحی است، ما نیز از مردگان خواهیم برخاست.
برخی از مسیحیان اولیه به این حقیقت ایمان نداشتند. پولس آنها را بدینصورت نصیحت می کند: "لیکن اگر به مسیح وعظ می شود که از مُردگان برخاست، چونست که بعضی از شما می گویند که قیامت مُردگان نیست؟ اما اگر مُردگان را قیامت نیست، مسیح نیز برنخاسته است" (اول قرنتیان 12:15 ـ 13).
مسیح نوبر کسانی است که به جهت زندگی آینده خواهند برخاست. آدم، او که همۀ ما از نسل وی می باشیم، گناه کرد. گناه او مرگ جسمی را برای همۀ آدمیان به ارمغان آورد. اما همۀ آنانی که توسط ایمان به مسیح به فرزندخواندگی در خانوادۀ الهی خوانده شده اند، وارث زندگی جدید خواهند شد. (اول قرنتیان 20:15ـ22) همچنانکه خدا بدن مسیح را از مُردگان برخیزانید، بدن های ما نیز به هنگام بازگشت مسیح از قبر خواهند برخاست. (اول قرنتیان 14:6)
باید توجه داشت که اگر چه در نهایت همۀ ما برخیزانیده خواهیم شد، ولی همه به بهشت نخواهند رفت. آنچه تعئین می کند شما پس از مرگ به بهشت خواهید رفت و یا به جهنم، انتخابی است که حین حیات خود بر زمین اتخاذ می کنید. کتابمقدس می گوید: "و چنانکه مردم را یک بار مُردن و بعد از آن جزا یافتن مُقرّر است" (عبرانیان 27:9). آنانی که عادل کرده شده اند به آسمان خواهند رفت تا وارد حیات ابدی شوند. اما همۀ بی ایمانان، برای مجازات ابدی به جهنم فرستاده خواهند شد. (متی 46:25)
جهنم نیز، مانند بهشت، یک توهّم و یا تجسم صِرف نیست؛ بلکه مکانی است واقعی. آنجا جائی است که اشخاص غیر عادل (بی ایمان) خشم و غضب ابدی خدا را تجربه خواهند کرد. در جهنم، گناهکاران متحمل شکنجۀ جسمی و عذاب روحی و روانی خواهند بود، و وجدانشان از خجالت، شرم، افسوس، و حقارت رنج خواهد برد.
جهت توضیح ماهیّت جهنم، کتابمقدس از اسامی مختلفی استفاده می کند: هاویه که چاهی است بی انتها (لوقا 31:8 ؛ مکاشفه 1:9)، و دریاچۀ آتش که ساکنان آن شب و روز در آتش آن عذاب می کشند (مکاشفه 10:20). در جهنم گریه و فشار دندان خواهد بود. اینها نشانی است از رنجیدگی و غضب شدید (متی 42:13). آنجا جائی است که "... کِرم ایشان نمیرد و آتش خاموشی نیابد" (مرقس 48:9). نکتۀ مهم این است که هر چند خدا می فرماید: "من از مُردن مَرد شریر خوش نیستم. بلکه (خوش هستم) که شریر از طریق خود بازگشت نموده، زنده ماند" (حزقیال 11:33)، ولی، به زور، ما را مجبور نمی سازد او را اطاعت کنیم. اگر ما اختیار می کنیم که او را رد نمائیم، او آنچه را ما طلبیدیم به ما می دهد. و آن، چیزی نیست جز دوری ابدی از خدا.
زندگی زمینی ما یک امتحان است؛ و در واقع تعئین کننده و تدارک بینندۀ آیندۀ ابدی ماست. برای ایمانداران، این آینده عبارت است از زندگی ابدی در حضور خدا. پس سؤال مهم این است: "من چگونه می توانم یک ایماندار محسوب شوم تا این حیات ابدی را دریافت کنم؟" در پاسخ باید گفت که فقط یک راه وجود دارد؛ و آن ایمان و اعتماد به عیسی مسیح، پسر خداست. عیسی فرمود: "... من قیامت و حیات هستم. هر که به من ایمان آورد، اگر مُرده باشد، زنده گردد. و هر که زنده بُوَد و به من ایمان آورد، تا به ابد نخواهد مُرد...." (یوحنا 25:11ـ26).
حیات ابدی، به عنوان یک هدیه، در دسترس همه می باشد. اما تنها کسانی قادر به دریافت آن هستند که خویشتن و امیال دنیوی خود را انکار کرده، و خود را همچون قربانی به خدا تسلیم کنند. "آنکه به پسر ایمان آورده باشد، حیات جاودانی دارد و آنکه به پسر ایمان نیاورد حیات را نخواهد دید، بلکه غضب خدا بر او می ماند." (یوحنا 36:3). فرصت توبه به هیچکس پس از مَرگ داده نخواهد شد. فرصت ما پس از مَرگ، تنها برای رویاروئی با خداست. او ما را دعوت می کند تا امروز با محبت و ایمان بسوی او آئیم. اگر ما ایمان آوریم که مرگ عیسی مسیح جریمۀ طغیان گناه آلود ما را پرداخت نمود، نه فقط صاحب یک زندگی بامعنی و پربرکت بر روی زمین خواهیم شد، بلکه حیات جاودانی در حضور مسیح نیز برای ما تضمین می شود.
اگر مایل هستید عیسی مسیح را به عنوان نجات دهندۀ خود بپذیرید، میتوانید از این نمونۀ دعا استفاده کنید. ولی این حقیقت را همیشه بیاد داشته باشید که گفتن و یا تکرار این دعا (و یا هر دعای دیگر) باعث نجات شما نمیشود. نجات واقعی تنها با اعتماد قلبی به عیسی مسیح که بر صلیب گناهان ما را آمرزید دریافت میشود. این دعا راه ساده ای است برای ابراز ایمان و قدردانی شما از خدائی که راه نجات را برای شما تدارک دید. "خداوندا، می دانم که به ضّد تو گناه کرده ام و مستحق مجازات می باشم. اما می دانم که عیسی مسیح، مجازاتی را که من شایستۀ آن بودم بر خود گرفت تا من بتوانم بوسیلۀ ایمان به او آمرزیده شوم. از گناه خود توبه میکنم و برای نجات فقط به تو اعتماد میکنم. تو را شکر می کنم که محض فیض عجیب خود گناهانم را بخشیده و به من حیات جاودانی داده ای. آمین."
آیا با مطالعۀ این مطالب تصمیم گرفتید تا با ایمان مسیح را در قلب خود بپذیرید؟ اگر اینچنین است، لطفاً دگمۀ زیر را فشار دهید. "امروز مسیح را در قلب خود پذیرفتم"
آیا چیزی به عنوان "زندگی پس از مرگ" وجود دارد؟
سوال: بعد از مرگ چه رُخ میدهد؟
جواب: اين سئوال كه "بعد از مرگ چه اتفاقی روی میدهد؟" میتواند گیج کننده باشد. کتاب مقدس صریحاً مشخص نکرده است که چه موقع شخص به سرنوشت نهایی و ابدی خود خواهد رسید. اما به ما میگوید که انسان، بعد از لحظۀ مرگ ، بر مبنای اینکه آیا مسیح را به عنوان نجات دهنده پذیرفته است یا نه ، به بهشت و یا به جهنم میرود. ایمانداران بعد از مرگ، از بدن غربت جُسته و به نزد خداوند متوطن خواهند شد (دوم قرنتیان 5: 6–8؛ فیلیپیان 1: 23) و بی ایمانان ، بعد از مرگ ، خود را در جهنم وتحت عذاب ابدی خواهند یافت ( لوقا 16: 22-23).
اینجا آن نکتۀ گیج کننده مطرح میشود که بعد از مرگ چه اتفاقی رُخ میدهد. مکاشفه 20: 11-15، آنهایی را که در جهنم هستند چنین توصیف میکند که به دریاچۀ آتش انداخته خواهند شد. مکاشفه بابهای 21–22 از آسمان و زمینی جدید سخن میگویند. بنابراین اینطور بنظر میرسد که قبل از روز قیامت ، مُردگان در بهشت و در دوزخی موقتی ساکن میشوند. سرنوشت ابدی شخص تغییر نخواهد کرد اما مکان دقیق سرنوشت ابدی او تغییر خواهد کرد. به عبارت دیگر ، ایمانداران بعد از مرگ به آسمان و زمینی جدید منتقل خواهند شد (مکاشفه 21: 1) و بی ایمانان به دریاچۀ آتش انداخته خواهند شد (مکاشفه 20: 11–15). این مقصد نهایی و ابدی همۀ مردم است مبنی بر اینکه آیا به مسیح به عنوان تنها نجات دهندۀ خود از گناهانشان ایمان آورده اند یا نه.
بعد از مرگ چه رُخ میدهد؟
سوال: آسمان جدید و زمینی جدید یعنی چه؟
جواب: خیلی از مردم تصوری غلط از بهشت واقعی دارند. مکاشفه 21-22 به ما تصویری از آسمان و زمینی جدید با جزئیات می دهد. بعد از وقایع زمانهای آخر، آسمان و زمین فعلی کنار می روند و با آسمانی جدید و زمینی جدید جایگزین می گردند. جای اقامت ابدی ایمانداران زمینی جدید است. زمین جدید "بهشتی" است که ما تا ابد در آن خواهیم زیست. زمین جدید همان جایی است که اورشلیم جدید، شهر آسمانی در آن قرار دارد. در شهر جدید است که دروازه ها از مروارید و خیابانها از طلاست.
بهشت- زمین جدید- مکانی حقیقی و فیزیکی است که ما در آن با بدنی پر جلال سکونت خواهیم کرد (1 قرنتیان 15: 35-58). این مسئله که بهشت در ابرهاست، کتاب مقدسی نیست. این مسئله که روح ما در بهشت پرواز می کند هم کتاب مقدسی نیست. بهشتی که ایمانداران آنرا تجربه می کنند کره ای کامل و جدید خواهد بود که ما در آن ساکن خواهیم شد. زمین جدید از گناه، شریر، مرض، عذاب، و مرگ آزاد خواهد بود. احتمالا آن شبیه دنیای فعلی خواهد بود، یا حتی بازسازی و خلق دوبارة زمین، اما بدون لعنت و گناه.
آسمانی جدید چطور؟ مهم است که بیاد داشته باشیم که در فکر قدما آسمانها به آسمان و فضای بیرونی زمین گفته می شد، و جایی که خدا در آن سکونت داشت. بنابراین، وقتی مکاشفه 21: 1 به آسمانی جدید اشاره می کند، احتمالا اشاره می کند که تمامی دنیا دوباره سازی می شود – زمینی جدید، آسمانی جدید، کهکشانی جدید. بنظر می آید که بهشت خدا هم بازسازی می شود، تا به همه چیز در جهان شروعی تازه بدهد، چه روحانی و چه جسمانی. آیا ما به آسمانهای جدید دسترسی داریم؟ احتمالا، اما ما باید صبر کنیم تا اینرا خود دریابیم. بیایید به کلام خدا اجازه بدهیم درک ما از بهشت را آنطور که می خواهد شکل دهد.
آسمان جدید و زمینی جدید یعنی چه؟
سوال: آیا ما قادر خواهیم بود که در بهشت دوستان و اقوام خود را بشناسیم؟
جواب: خیلی از مردم می گویند که اولین چیزی که می خواهند در بهشت انجام دهند دیدن دوستان و اقوامشان است که قبل از آنها به آنجا رفته اند. در ابدیت، وقت برای دیدن، شناختن و وقت گذراندن با دوستان و اقوام زیاد است. بهر حال، این تمرکز اولیة ما در بهشت نخواهد بود. ما خیلی بیشتر مشغول پرستش خدا و لذت بردن از عجایب بهشت خواهیم بود. پیوستن ما به عزیزانمان به احتمال زیاد پر از بازشماری فیض و جلال خدا در زندگیهایمان، محبت عجیب او، و اعمال پر قدرت اوست. همة ما خوشحالی می کنیم چون می توانیم خدا را با دیگر ایمانداران بخصوص با آنهایی که ما بر روی زمین دوست داشتیم، پرستش و ستایش کنیم.
کتاب مقدس در مورد اینکه آیا ما می توانیم مردم را در زندگی آینده تشخیص دهیم یا نه چه می گوید؟ وقتیکه زن جادوگر روح سموئیل را از مردگان احضار کرد، پادشاه شائول سموئیل را شناخت (1 سموئیل 28 : 8-17). وقتی پسر نوزاد داوود مرد، داوود گفت "من نزد او خواهم رفت، اما او نزد من بر نخواهد گشت" (2 سموئیل 12: 23). داوود فکر می کرد که علی رغم اینکه پسرش در نوزادی مرده بود، در بهشت قادر خواهد بود او را بشناسد. در لوقا 16 : 19-31، ابراهیم، ایلعاذر، و مرد ثروتمند همه بعد از مرگ قابل تشخیص بودند. در تبدیل مسیح بر سر کوه، موسی و ایلیا قابل تشخیص بودند (متی 17: 3-4). در این مثالها، بنظر می آید که کتاب مقدس به ما می گوید که ما بعد از مرگ قابل تشخیص خواهیم بود.
کتاب مقدس می گوید که وقتی ما به بهشت می رویم، "شبیه او (عیسی مسیح) خواهیم بود، چون او را آنطور که هست می بینیم" (1 یوحنا 3: 2). مثل بدنهای زمینیمان که از آدم اول بوجود آمد، بدنهای قیام کرده و آسمانیمان درست مثل مسیح خواهد بود. "انسان اول از زمین است خاکی. انسان دوم خداوند است از آسمان. چنانکه خاکیست خاکیان نیز چنان هستند و چنانکه آسمانی است آسمانیها همچنان می باشند" (1 قرنتیان 15: 47). "و چنانکه صورت خاکی را گرفتیم، صورت آسمانی را نیز خواهیم گرفت.... زیرا که می باید این فاسد بی فسادی را پوشید و این فانی ببقا آراسته شد."(1 قرنتیان 15: 49 و 53). خیلی از مردم عیسی را بعد از قیامش شناختند (یوحنا 20: 16و 20، 21 : 12، 1 قرنتیان 15: 4-7). اگر مسیح در جسم پر جلالش قابل شناختن بود، ما هم در جسم متبدل قابل شناخت خواهیم بود. اینکه بتوانیم عزیزانمان را ببینیم یک جنبة پر جلال ملکوت خداست، اما بهشت خیلی بیشتر از اینها دربارة خداست، و خیلی کمتر دربارة ما. اتحاد با عزیزانمان و پرستش خدا با آنها در ابدیت چه لذت عظیمی است.
آیا ما قادر خواهیم بود که در بهشت دوستان و اقوام خود را بشناسیم؟
سوال: آیا آنهایی که در بهشت هستند می توانند به زمین نگاه کنند و ما را که هنوز بر زمین هستیم بنگرند؟
جواب: عبرانیان 12: 1 می گوید "بنابراین چونکه ما نیز چنین ابر شاهدان گرد اگرد خود داریم......." بعضی فکر می کنند که "ابر شاهدان" مردمی هستند که از بهشت به ما نگاه می کنند. این تفسیر درستی نیست. در عبرانیان 11 در مورد ایمان خیلی از افراد صحبت می کند که اینها همان "ابر شاهدان" هستند. آنها شاهدان هستند نه از نظر اینکه ما را تماشا می کنند، بلکه از نظر نمونه بودن برای ما شاهدند. آنها برای مسیح، خدا و حقیقت شاهدند. عبرانیان 12: 1 ادامه می دهد "...هر بار گران و گناهیرا که ما را سخت می پیچد دور بکنیم و با صبر در آن میدان که پیش روی ما مقرر شده است بدویم." بخاطر ایمان و استقامت مسیحیان پیش از ما، ما باید تشویق شویم که آنها را نمونه قرار دهیم.
کتاب مقدس بطور خاصی نمی گوید که آیا مردم در بهشت می توانند به ما که بر زمین هستیم نگاه کنند یا نه. احتمال خیلی کمی وجود دارد که بتوانند. چرا؟ چون اولا، در آن صورت گاهی چیزهایی مثل گناه و شرارت می دیدند که باعث درد و غم آنها می شد. از آنجاییکه در بهشت اشک و غمی نیست (مکاشفه 21: 4)، بنظر نمی آید که تماشای زمین برای آنها امکانپذیر باشد. دوما مردم در بهشت آنقدر مشغول پرستش خدا و لذت بردن از جلال بهشت هستند که بنظر نمی آید علاقة زیادی به آنچه بر زمین اتفاق می افتد داشته باشند. این حقیقت که آنها از گناه آزاد شده و حضور خدا را در بهشت تجربه می کنند قطعا برای جلب توجه آنها بیش از کافیست. در حالیکه امکان داردکه خدا به مردم در بهشت اجازه بدهد به زمین و به عزیزانشان نگاه کنند، اما کتاب مقدس به ما دلیل بخصوصی برای باور انجام این عمل نمی دهد.
آیا آنهایی که در بهشت هستند می توانند به زمین نگاه کنند و ما را که هنوز بر زمین هستیم بنگرند؟
سوال: تخت قضاوت مسیح یعنی چه؟
جواب: رومیان 14: 10-12 می گوید "همه پیش مسند مسیح حاضر خواهیم شد...پس هر یکی از ما حساب خود را به خدا خواهد داد." دوم قرنتیان 5 : 10 به ما می گوید "زیرا لازم است که همة ما پیش مسند مسیح حاضر شویم تا هر کس اعمال بدنی خود را بیابد بحسب آنچه کرده باشد چه نیک چه بد." در مضمون واضح است که هر دو قسمت کلام خطاب به مسیحیان است، نه بی ایمانان. بنابراین تخت قضاوت مسیح، در مورد حساب پس دادن ایمانداران به مسیح است برای زندگیشان. تخت قضاوت مسیح نجات را تعیین نمی کند، نجات با قربانی شدن مسیح بجای ما (1 یوحنا 2: 2) و با ایمان ما به او (یوحنا 3: 16) صورت گرفته است. همة گناهان ما بخشیده شده اند، و ما هرگز بخاطر آنها محکوم نخواهیم بود(رومیان 8: 1). ما نباید به تخت قضاوت مسیح بعنوان این نگاه کنیم که خدا گناهان ما را داوری می کند، اما در عوض باید اینطور نگاه کنیم که خدا به ما برای زندگیمان پاداش می دهد. بله، چنانکه کتاب مقدس می گوید، ما باید حساب خود را پس بدهیم. قسمتی از این حساب جواب برای گناهانیست که کرده ایم. اما بهر حال، این تمرکز اولیة تخت قضاوت مسیح نیست.
در حضور تخت قضاوت مسیح، ایمانداران بر اساس اینکه چقدر با وفاداری مسیح را خدمت کردند، قضاوت می شوند 1) قرنتیان 9: 4-27، 2 تیموتاووس 2: 5). بعضی از چیزهایی که ما بر اساس آنها داوری می شویم این است که چقدر فرمان اعظم را اطاعت کردیم (متی 28: 18-20)، چقدر بر گناه پیروز شدیم (رومیان 6: 1-4)، و چقدر توانستیم زبانمان را کنترل کنیم (یعقوب 3: 1-9). کتاب مقدس از ایماندارانی صحبت می کند که بر حسب خدمت وفادارانه شان به مسیح تاج برای چیزهای مختلف دریافت می کنند (1 قرنتیان 9: 4-27، 2 تیموتاوس 2: 5). تاجهای مختلف در 2 تیموتاوس 2: 5، 2 تیموتاوس 4:8، یعقوب 1:12، 1 پطرس 5:4، و مکاشفه 2: 10 توضیح داده شده اند. یعقوب 1: 12 خلاصة خوبی از این است که ما باید چطور دربارة تخت قضاوت مسیح فکر کنیم: "خوشا بحال کسیکه متحمل تجربه شود زیرا که چون آزموده شد آن تاج حیاتیرا که خداوند به محبان خود وعده فرموده است خواهد یافت"
تخت قضاوت مسیح یعنی چه؟
سوال: تخت سفید بزرگ قضاوت چیست؟
جواب: تخت سفید بزرگ قضاوت در مکاشفه 20: 11-15 توضیح داده شده است و داوری نهایی است قبل از اینکه آدمهای گمشده و بی ایمان را به دریاچة آتش بیندازند. ما از مکاشفه 20: 7-15 می دانیم که این داوری بعد از سلطنت هزار ساله اتفاق می افتد و بعد از آن شیطان، وحش، و نبی کاذب به دریاچة آتش انداخته میشوند (مکاشفه 20: 7-10). وقتی کتابها را باز کردند (مکاشفه 20: 12) آنها حاوی نوشتة اعمال همه چه خوب و چه بد می باشند، چون خدا هر چیزی را که گفته شده، کرده شده، و یا فکرش شده، می داند و هر یک را مطابق خودش تنبیه یا پاداش می دهد (مزمور 28: 4 ، 62 : 12، رومیان 2: 6، مکاشفه 2: 23، 18: 6، 22: 12).
همچنین در این وقت، کتاب دیگری گشوده می شود، که به آن "کتاب حیات" می گویند (مکاشفه 20: 12). در این کتاب است که تعیین می کند که آیا یکنفر حیات ابدی با خدا را به ارث می برد و یا تنبیه در دریاچة آتش را. اگر چه مسیحیان برای اعمالشان مسئول هستند، اما آنها بخاطر مسیح بخشیده شده اند و اسمشان در "کتاب حیات از ابتدای پیدایش" نوشته شده است (مکاشفه 17: 8). همچنین از کلام خدا می دانیم که در این داوری است که مردگان "بر اساس آنچه انجام داده اند داوری می شوند" (مکاشفه 20: 12) و اینکه "اسم هر کس" که "در کتاب حیات یافت نشود" در دریاچة آتش افکنده می شود (مکاشفه 20: 15).
این حقیقت که یک داوری نهایی برای همة انسانها، چه ایماندار و چه بی ایمان است، در خیلی از قسمتهای کتاب مقدس واضحا تائید شده است. هر کسی روزی در مقابل مسیح خواهد ایستاد و برای آنچه انجام داده است داوری خواهد شد. در حالیکه خیلی واضح است که تخت سفید بزرگ قضاوت، داوری نهایی است، مسیحیان در مورد اینکه آن چطور به داوریهای دیگری که در کتاب مقدس آمده مربوط می شود، هم عقیده نیستند بخصوص اینکه چه کسی در مقابل سفید بزرگ قضاوت داوری خواهد شد.
بعضی از مسیحیان عقیده دارند که کلام خدا سه داوری مختلف را در آینده نشان می دهد. اول داوری گوسفندان و بزها یا داوری ملتهاست (متی 25: 31-36). این بعد از مصیبت عظیم و قبل از سلطنت هزار ساله است، هدف آن این است که تععین شود چه کسی وارد سلطنت هزار ساله می شود. دوم داوری اعمال ایمانداران است که اکثرا به آن "تخت داوری مسیح" گفته میشود (2 قرنتیان 5: 10). در این داوری، مسیحیان درجاتی از پاداش را برای کارها یا خدماتشان به خداوند می گیرند. سوم تخت سفید بزرگ قضاوت می باشد که در آخر سلطنت هزارساله است (مکاشفه 20: 11-15). این داوری بی ایمانان است که در آن آنها بر اساس اعمالشان داوری می شوند و به تنبیه ابدی در دریاچة آتش محکوم می گردند.
بعضی از مسیحیان اعتقاد دارند که همة این سه داوری از داوری نهایی صحبت می کند، نه از سه داوری مجزا. بعبارت دیگر، تخت سفید بزرگ در مکاشفه 20: 11-15 زمانیست که ایمانداران و بی ایمانان همه داوری می شوند. آنهایی که اسمشان در کتاب حیات یافت می شود بر حسب اعمالشان داوری می شوند تا میزان بدست آوردن و یا از دست دادن پاداششان مشخص شود. آنهایی که اسمشان در دفتر حیات یافت نمی شود بر اساس اعمالشان داوری می شوند که درجة تنبیه آنها در دریاچة آتش تعیین گردد. کسانی که این دید را دارند اعتقاد دارند که متی 25: 31-46 توضیح دیگری از چیزیست که در مقابل تخت سفید بزرگ اتفاق می افتد. آنها به این حقیقت اشاره می کنند که نتیجة این داوری همان است که بعد از داوری در جلوی تخت سفید بزرگ در مکاشفه 20: 11-15 اتفاق می افتد. گوسفندان (ایمانداران) به حیات جاودانی داخل می شوند، درحالیکه بزها (بی ایمانان) به "تنبیه ابدی" فرستاده می شوند (متی 25: 46).
علی رغم هر یک از این دیدها در مورد تخت سفید بزرگ قضاوت، مهم است که هیچوقت این حقیقت را فراموش نکنیم که داوری یا داوری هایی در آینده وجود دارد. اولا، عیسی مسیح داور خواهد بود، همة بی ایمانان بوسیلة مسیح داوری می شوند، و آنها بر اساس کارهایشان تنبیه می شوند. کتاب مقدس خیلی واضح است که بی ایمانان خشم خدا را بر علیه خود ذخیره می کنند (رومیان 2: 5) و اینکه "خدا به هر کس بر حسب اعمالش جزا خواهد داد" (رومیان 2: 6). ایمانداران هم بوسیلة مسیح داوری می شوند، اما از آنجایی که عدالت مسیح برای ما محسوب شده است و اسم ما در دفتر حیات نوشته شده است، به ما پاداش داده می شود، اما بر اساس اعمالمان تنبیه نمی شویم. رومیان 14 : 10-12 می گوید که ما در مقابل تخت داوری مسیح می ایستیم و هر یک از ما به خدا حساب پس می دهیم.
تخت سفید بزرگ قضاوت چیست؟
سوال: آیا جهنم واقعیست؟ آیا جهنم ابدیست؟
جواب: خیلی جالب است که درصد خیلی بالاتری از مردم به وجود بهشت معتقدند تا به وجود جهنم. بر اساس کتاب مقدس، همانقدر که بهشت واقعیست، جهنم هم حقیقت دارد. کتاب مقدس واضحا و دقیقا توضیح می دهد که جهنم یک جای حقیقی است که افراد شریر و بی ایمان بعد از مرگ به آنجا فرستاده می شوند. همة ما به خدا گناه کرده ایم (رومیان 3: 23). و تنبیه عادلانة آن مرگ است (رومیان 6: 23). از آنجایی که همة گناهان ما بضد خداست (مزمور 51: 4)، و از آنجاییکه خدا وجودی ابدی و جاودانیست، تنبیه گناه یعنی مرگ هم باید ابدی و جاودان باشد. جهنم این مرگ جاودانیست که بعلت گناهان ما به ما می رسد.
تنبیه شریر مرده در جهنم در سرتاسر کتاب مقدس بعنوان "آتش ابدی" توضیح داده شده است (متی 25: 41)، "آتش خاموش نشدنی" (متی 3: 12)، "خجالت و حقارت جاودانی" (دانیال 12: 2)، "مکانی که آتش آن خاموش نخواهد شد" ( مرقس 9: 44-49)، مکان "عذاب" و "آتش" (لوقا 16: 23-24)، "ویرانی ابدی" (2 تسالونیکیان 1: 9)، جاییکه "دود عذاب ایشان تا ابدالاباد بالا می رود" ( مکاشفه 14: 10-11)، و "دریاچة آتش و کبریت" جاییکه شریران " تا ابدالاباد شبانه روز عذاب خواهند کشید" (مکاشفه 20: 10).
تنبیه شریران در جهنم مثل پاداش عادلان در بهشت هرگز خاتمه نمی یابد. عیسی مسیح خودش اعلام کرد که تنبیه در جهنم مثل زندگی ابدی در بهشت جاودانی است (متی 25: 46). شریران تا ابد مورد غضب خدا هستند. کسانی که در جهنم هستند متوجة عدالت کامل می شوند (مزمور 76: 10). آنهایی که در جهنم هستند خواهند دانست که تنبیه آنها عادلانه است و تنها خود آنها هستند که مقصرند (تثنیه 32: 3-5). بله، جهنم حقیقی است. بله، جهنم جایی است که عذاب و تنبیه در آنجا تا ابد و بدون انتهاست. خدا را شکر که، از طریق مسیح، ما می توانیم از این سرنوشت ابدی خلاصی یابیم (یوحنا 3: 16، 18، 36).
آیا جهنم واقعیست؟ آیا جهنم ابدیست؟